تنها ترین تنهام

میخوام با این وبلاگ آدمایی مثل خودمو پیدا کنم

تنهای تنهام

تنها راه ارتباطی با من لبخند

MAnI_TaSLImII@YaHOO.coM

 

[ پنج شنبه 19 دی 1398برچسب:آدمک , تنهایی , حصار , آرزوی برباد , زندگی من , درد ,چیکارکنم خدا,, ] [ 1:8 ] [ آیدا ] [ ]

همکلاسی عزیزم

هر وقت شما به عنوان نوکر ازم استفاده میکردین ناراحت میشدم 

 

اما خوشحال بودم که صدایم میزنید ....

من یادگرفتم

من یادگرفتم انسان هارو از پشت پنجره ببینم 

یادگرفتم از همه قایم شم 

یادگرفتم خوشی حق همه ست نه من 

عشق حق همه ست نه من 

من فقط باید خوشی های دیگران را نگاه کنم 

همکلاسی من 

حداقل جلو روی من مسخره ام نکن بگذار پشت سرم 

نذار هر روز خجالت زده به خانه بروم 

و از مدرسه برای مادرم به دروغ حرف بزنم 

 

آیدا

[ جمعه 2 اسفند 1392برچسب:آدمک , تنهایی , حصار , آرزوی برباد , زندگی من , درد ,چیکارکنم خدا,, ] [ 17:28 ] [ آیدا ] [ ]

دوست گلم

دوست گلم هم مدرسه ای من ... من از کتک هایی که ازتون میخوردم گله ندارم 

این زخم زبان هایی که بهم میزنید داغونم میکند 

مگر من با شما چه فرقی دارم ؟؟؟؟

منم انسانم . زشتم ؟ باشد ولی تو کنارم بمان . احمقم ؟ باشد ولی تو کنارم بمان 

من محتاج دوستیو محبت شما هستم 

منو بخاطر زشتیم و احمق بودنم مسخره نکن 

من حتی خدا هم از خودش پرتم کرده منی که تنهام ........ مورد سرزنش قرار نده

من از دوستی و محبت تنها کلمه ی املایی آنها را یاد گرفتم مثل 

سارا دوستم پنج مداد داشت .

 

 

 

آیدا

تنهای تنهام 18

من یه آدم دیوونم ...

ولی چه خوبه این دیوونگی که نفهمم دنیا چیه .....

 

[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:تنهاترین تنها,قصه من , آدمک چوبی , دلم تنگ است, ] [ 1:41 ] [ آیدا ] [ ]

تنهای تنهام17

بیچاره مادرم امروز خیلی ضایع شد .... 

پدرم بدجور جلو جمع ضایعش کرد از موقعی که مادربزرگم مرد . پدرم مادرمو خیلی اذیت میکنه ؟؟

پس کی جوابه گناهاشو میده کی خدا میبرتش این آشغالو ......... 

اه ه ه ه خستم کرد مادرم تا کی میخواد پای این مرد باشهههههههههههه !

جدا شه طلاق بگیره.....

من دوست دارم هرچه زودتر پدرم بمیره تا روزه خوشو  ببینیم .................................

اگرم نمرد وقتی پیر شد پرتش میکنم تو سالمندان که عذاب بکشه .......

 

تنهای تنهام 17

 

امسال کسی که باعث شد مادرم بدبخت شه یعنی عمم که به مادرم موقع جداییش گفت به قاضی از خونه فرار کرده . امسال تو آتیش صورت و دستش سوخت .

 

حالا هر دم و دقیقه میره عمل 

واقعا ؟؟؟؟؟؟ خدا جای حق نشسته .

من 6 سال دادگاه میبردنم مادرمو عذاب دادن حالا جوابشو گرفتن .

خدا جای حق نشسته واقعا چوب خدا صدا نداره وقتی میزنه دوا نداره ..............

تنهای تنهام16

 

شما میتونید دلنوشته ها و سوالاتونو به این شماره ارسال کنید 

به یاد داشته باشید این شماره مسدود از تماس است و تنها پیام های شمارو دریافت میکند . 

سوالاتون و دلنوشتهاتون هروز خونده و پاسخش تو سایت قرار میدم ....

دلنوشته ها و سوالاتونو همراه با اسم بنویس .....

 

9 1 1 9 4 9 4 7 3 9 0

 

 

 

تنهای تنهام15

سلام دوستی این پیغامو داد :

سلام ! خوبی ! ممنون ! خیلی دلم گرفته بود نمی دونستم چی کار کنم !گفتم بیام اینجا باها ت حرف بزنم !دارم میترکم !خیلی سخته که نگات به مردم باشه !وابسته ی اونا باشه ! با جک ها ی اونا بخندی ! با شادی شون شاد باشی ! با غم هاشون ناراحت شی !و از همه بدتر اینکه نگات تو زندگیشون باشه !
بعضی موقع ها ادم به یه جایی میرسته که تحمل خودشم واسش سخته ،نمی تونه خانواده شو تحمل کنه !
انقدر تو رویا هام زندگی کردم که بعضی موقع ها نمی تونم تشخیص بدم زنیگمو که اینا که داره اتفاق می افته واقیعه یا الکی !!!!!!
زندگیم با دوستام رو ترجیح می دم ! البته اونا هم نمی دونن که اونی که فکر می کنن نیستم ! زندگی من از 12شب شروع میشه ! توخوابم میرم گردش !هر کی رو که دوستدارم می بینم !زندگیم بهتره اونجا !دوست ندارم صب بشه !!!
احمقانه اس ولی ادم واقعا وابسته ی رویا هاش میشه !نمیتونم صبر کنم ببینم اینده ام چی میشه !!!!!
خودم اینده ام رو تو خواب میسازم و یه صب تا شب باهاش سر می کنم !!!!!!!!!!!!!!!

میخواستم جواب این دوستو بدم اما متوجه شدم کسانی که افسردن این حالت هارو تجربه کردن . دنیای خیالی شب بیداری . گوشه گیری . احساس کمبودیت . لذت نبردن از چیزها و .....

منم این حالت هارو داشتم و دارم حتی بدترم شده همش احساس بیماری همش دکتر تازگیام خواب راحت ندارم همینطور وقتی چشام گرم میشه بخوابم یهو احساس میکنم روحم تو بدنم نیست . یا  وقتی بلند میشم از خواب احساس سنگینی کوفتگی دارم و موقع غذا خوردن دستم میلرزه قاشقو بگیرم .... چشام میبینه ولی احساس میکنم ضعف دارم تو دید . من احساس میکنم بدتر از همم ......    

دوست من شما بازم بهتر از منین و جای شکر داره.

[ دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:آدمک , تنهایی , حصار , آرزوی برباد , زندگی من , درد ,چیکارکنم خدا,, ] [ 16:8 ] [ آیدا ] [ ]

 

 خاموش نشو سیگار میخوام یکم بیشتر از تنهایی درام میخوام گرمشم تو گرمای یه رفیقو یه همچین چیزا خاموش نشو سیگار دودات با من حرف میزنن هر دود پره از درد و نیشخند پر از حرفای امید پر از کنایه میشن گاهی اوقات وقتی به ته میرسی اونام جدا میشن  از من  . خاموش نشو دود سیگارم کتک خورم فقط تو باش کنارم که از هر رفیقی بهم نزدیک تری با هر نفسم یه حس آرامش بخشی . مهم نیست دیگران چی میگن . من میخوام با دودای تو کنار بیام . دود دود دود بازم دود سیگار یه شب تلخ با یه غم از خاطرات

[ جمعه 11 بهمن 1392برچسب:آدمک , تنهایی , حصار , آرزوی برباد , زندگی من , درد ,چیکارکنم خدا,, ] [ 3:45 ] [ آیدا ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد